ایرج میرزا - کاروانسرا

ساخت وبلاگ
در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدندارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدندگفتند که وا شریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدندآسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدندایمان و امان به سرعت برق می‌رفت که مومنین رسیدنداین آب آورد و آن یکی خاک یک پیچه ز گل بر او بریدندناموس به باد رفته‌ای را با یک دو سه مشت گل خریدندچون شرع نبی از این خطر جست رفتند و به خانه آرمیدندغفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده می‌جهیدندبی پیچه زن گشاده رو را پاچین عفاف می دریدندلبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات می مکیدندبالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه می تپیدنددرهای بهشت بسته می‌شد مردم همه می‌جهنمیدندمی گشت قیامت آشکارا یکباره به صور می دمیدندطیر از وکرات و وحش از جحر انجم ز سپهرمی رمیدنداین است که پیش خالق و خلق طلاب علوم رو سفیدندبا این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند

ملانصرالدین (Molla Nsrddin)...
ما را در سایت ملانصرالدین (Molla Nsrddin) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mollanesreddino بازدید : 84 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:32